توافق آمریکا و طالبان، یکسال بعد

سال گذشته در ۲۹ ماه فبروری ایالات متحدۀ امریکا موافقت نامه ای را با طالبان امضا کرد. بعضی ها از آن بحیث یک موفقیت یاد کردند ولی منتقدین، آنرا تسلیم، واگذار کردن و یا شکست خواندند. این توافق برای دوجانب، کشور و منطقه چه دست آوردی داشت؟

 

ابتدا چند کلمه ای در مورد خود توافق که آیا با نیت پاک و با طرف واقعی بدست آمد؟ از دید افغانها این توافق کاستی ها و کمبود های جدی داشت که در سالهای آینده منطقه را زیر تاثیر گذارده و نتیجتاً فراتر از منطقه خواهد رفت.

 

۱- یکی از مهمترین کمبود های این توافق این است که طالبان در انظار مردم افغانستان مشروعیت ندارند. یک قدرت خارجی بدون نمایندگی و صلاحیت از هیچ جانبی با یک گروه غیر دولتی در مورد یک کشور توافق می کند که هیچکدام آنها نه با آن ارتباط دارند و نه وفاداری. دو جانب صرف از خود نمایندگی می کردند. آنها هیچ صلاحیتی از مردم افغانستان نداشتند که به نمایندگی از آنها عمل کنند. ایالات متحده بحیث یک قدرت خارجی بیست سال قبل تحت بهانۀ جنگ با تروریزم بر افغانستان تجاوز کرد. افغانستان خود قربانی تروریزم بود چون وقتی امریکا آنرا به پاکستان واگذار کرد نقطۀ امن انواع تروریست ها گردید. بعد از ۱۹ سال سعی و تلاش بیهوده برای مبارزه با دهشت افگنی، امریکا تصمیم گرفت که طولانی ترین جنگ خود را خاتمه داده و از کشو خارج شود. در نتیجۀ پلان ها و تاکتیک های غلط و با از دست دادن تعدادی عساکر و منابع سرشار امریکا، طالبان بعوض اینکه تضعیف شده و از بین برده شوند قوی تر شدند.

 

۲- دومین نقص یا کمبود این توافق، دادن مشروعیت به یک گروه دهشت افگن شریر بود. هیئت ایالات متحده تحت ریاست یک پشتتون که سابقۀ طولانی ارتباط و محشوریت با طالبان پشتون دارد که به سالهای دهۀ ۱۹۹۰ بر میگردد، دور یک میز نشسته و در مورد صلح مذاکره نمود. فراموش نکنیم که این عین گروه است که ایالات متحده برای مبارزه با آن به افغانستان رفت زیرا این گروه به القاعده که حملۀ ۱۱ سپتمبر ۲۰۰۱ بر امریکا را پلان گذاری کرده و براه انداخت، پناه داده بود. بعضی از اعضای هیئت طالبان زندانیان سابق گوانتانامو بودند که ایالات متحده آنها را با یک فراری جنگی امریکائی تبادله کرده بود. حد اقل یکی دیگر از اعضای هیئت، محکوم به اعدام بود که حکومت کابل با دو گروگان غربی تبادله کرد. هیئت امریکائی عملاً و واقعاً دور یک میز با دهشت افگنان معروف نشست. این کار ناقض تمام سیاست های اعلام شدۀ ایالات متحده بود که با گروه های دهشت افگن مذاکره نمی کند.

 

۳- سومین کمبود، نه تنها یک کمبود بود بلکه یک اشتباه بزرگ به سویۀ یک جرم بود که همانا رهائی ۶۰۰۰ زندانی طالب از زندان های افغانستان بود. این امر غیر قابل بخشش و گذشت است که جنایتکارانی صرف بخاطری از زندان آزاد شوند که ایالات متحده بتواند با طالبان به توافق برسد. این واقعاً یک تصمیم وقیح بود که حکومت کابل مجبور ساخته شد تا جنایتکارانی که در دادگاه ها محاکمه شده و حتی بعضی از آنها به اعدام محکوم شده بودند، از زندان رها کند. این جنایتکاران جنایت های وحشتناکی را علیه مردم افغانستان مرتکب شده اند. چه کسی حق دارد که آدمکشان و قاتلین غیر نظامیان بیگناه را از زندان رها کند؟ اگر ایالات متحده می خواست با این گروه به توافق برسد، این حق را نداشت که قاتلین و آدمکشان را یا رها کند و یا سبب رهائی شان شود، خاص بخاطری که می خواست از کشور خارج گردد، جائیکه هیچکس از آنها دعوت نکرده بود برود. به مجردی که زندانیان رها شدند اکثریت شان به جبهه های جنگ بازگشته و باعث افزایش خشونت و کشتار نظامیان و افراد ملکی شدند.

۴- این توافق نه تنها تسلیمی یک ابر قدرت به دشمن است بلکه پیام واضحی به تمام دهشت افگنان در اقصی نقاط جهان است که دهشت افگنی نتیجه می دهد. دهشت افگنان این توافق امریکا را در نظر گرفته و به جنایات خود ادامه خواهند داد زیرا باور پیدا کردند که پیروزی حاصل شدنی است. وقتی ایالات متحده به خواست های افگنان تسلیم می شود، هیچ کشور دیگری در مقابل دهشت افگنی مقاومت نتوانسته و مصئون نخواهد بود. طالبان در بیانیۀ شان آیتی را از قرآن نقل کردند که پیروزی بر دشمن را ذکر می کند. القاعده اولین گروه دهشت افگن بود که به طالبان بخاطر پیروزی شان تبریک گفت.

 

دست آورد ها

توافق بین ایالات متحده و طالبان بیشتر به نفع طالبان و حامیان پاکستانی شان است. طالبان از سالها به اینطرف علاقمند بودند با ایالات متحده مستقیماً داخل مذاکره شوند اما حکومت های مختلف امریکا از مذاکره با آنها سرباز زدند. این بار طالبان نه تنها توسط امریکا بحیث یک طرف مذاکره پذیرفته شدند بلکه مشروعیتی کسب کردند که اگر ایالات متحده مانند گذشته از گفتگو با آنها خود داری می کرد، پیدا نمی کردند. مشروعیت و شناخت هم چنان توسط قدرت های منطقه مانند روسیه، چین و ایران نیز به آنها داده شد. از بعضی از فهرست های سیاه خارج ساخته شدند و با رهائی ۶۰۰۰ زندانی جنگ دیدۀ آنها از زندانهای افغانستان صفوف شان تقویت شد و اگر مذاکرات بر وفق مراد پیش برود امریکا رهائی زندانیان بیشترآنها را تشویق خواهد کرد.

ذینفع دیگر پاکستان است که با سیاست های دو گانۀ خود با ایالات متحده ملیارد ها دالر کمک و ادارۀ غیر مستقیم افغانستان را بحیث عقبۀ خود دریافت خواهد کرد مانند سالهای دهۀ ۱۹۹۰ که گویا طالبان در افغانستان بر سر قدرت بودند.

اما در مورد امریکا قضیه شکل دیگری دارد. امریکا اعتبار خود را بحیث یک متحد قابل اتکا از دست داد. ایالات متحده برای دومین بار در دهه های اخیر افغانستان را به گرگان رها می کند. اولین بار زمانی بود که امریکا به نیروی افغانها در جنگ سرد برنده شد و افغانستان را تنها رها کرد که درگیر یک جنگ خانمانسوز داخلی و هرج و مرج شد تا آنکه پاکستان پا پیش گذاشته و رژیم طالبان را نصب کرد. بطرز شگفت انگیزی امریکا سناریوی مشابه را تکرار کرده و افغانستان را ترک می کند بدون اینکه تضمینی از هیچ جانب بدست آید که کشور بار دیگر پناهگاه امن دهشت افگنان شبیه سالهای دهۀ ۱۹۹۰ نخواهد شد. به اساس توافق، یگانه اطمینانی که به امریکا داده شده این است که طالبان اجازه نخواهند داد افغانستان توسط کدام گروه دهشت افگن بین المللی علیه کسی استفاده شود. همین اکنون افغانستان آگنده از انواع دهشت افگنان است.

 

نتیجۀ احتمالی

اگر طالبان در کابل به قدرت برسند تمام دست آورد های بیست سال گذشته در کمترین وقت به باد فنا خواهد رفت. قانون اساسی که با چه مشقتی تدوین و منظور شد، آزادی مطبوعات و بیان، حقوق زنان برای کار و تحصیل، انتخابات آزاد، تعلیم و تربیۀ کودکان و نوجوانان و غیره همه به فنا خواهد رفت.

طالبان از زمانی که در سال های دهۀ ۱۹۹۰ توسط پاکستان ایجاد شدند، هیچ تغییر نکرده اند. آنها تحت بیرق سفید امارت اسلامی طالبان به افغانستان رفتند، تحت عین بیرق حکمروائی کردند، وقتی از قدرت بر انداخته شدند تحت عین بیرق جنگیدند، تحت عین بیرق مذاکرده کردند و حالا هم عین بیرق را بر افراشته اند. طالبان تغییر نمی کنند، تغییر طالب مرگ طالب است. آنها خشونت را کنار نگذاشته و متوقف نخواهند کرد. آنها با تفنگ زنده بوده و با آن می میرند. آنها از سایر گروه های دهشت افگن جدا نشده و نه حالا و نه هیچگاه جدا نخواهند شد. طالبان عین چیزی هستند که بیش از دو دهه قبل بودند، اما افغانستان و مردم آن عین چیز نیستند تغییر کرده اند. اگر چنانچه امریکا می خواهد، طالبان با مذاکرات تحمیلی در افغانستان بقدرت رسانیده شوند و یا بزور تفنگ و قوای نظامی مسلط گردند جنگ در خواهد گرفت و کشور بار دیگر در باطلاقی خواهد رفت که انعکاسات آن به دور دست ها سرایت خواهد کرد.

 

امریکا خلاف ارزش های که بر روی آن استوار است، عمل کرد.

 

اکرم گیزابی

واشنگتن

مارچ ۱۰ ۲۰۲۱٫

مطالب مشابه